کد مطلب:90344 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:210

سیمای شیعیان از دیدگاه علی











«روی ان امیرالمومنین علیه السلام خرج ذات لیله من المسجد و كانت لیله قمراء فام الجبانه و لحقه جماعه یقفون اثره فوقف علیهم، ثم قال: «من انتم؟» قالوا: شیعتك یا امیرالمومنین، فتفرس فی وجوهم ثم قال: «فمالی لا اری فی وجوهكم سیماء الشیعه: قالوا: و ما سیماء الشیعه؟» (قال: «صفر الوجوه من السهر، عمش العیون من البكاء حدب الظهور من القیام، خمص البطون من الصیام ذبل الشفاه من الدعاء، علیهم غبره الخاشعین.»: روایت است كه امیرالمومنین علیه السلام در شب مهتابی، به قصد جبانه از مسجد خارج شد، جماعتی كه خود را پیرو او می دانستند، به دنبال وی روانه شدند. علی علیه السلام توقف نموده، سپس فرمود: شما كیستید؟ گفتند: ما شیعیان تو هستیم! امیر مومنان به فراست به چهره های آنها نگاه كرد و فرمود: چرا من علامت و نشانه ی شیعه را در صورت شما نمی بینم؟ گفتند: علامت شیعه چیست؟ فرمود: رنگ پریدگی، از بیداری شب، ضعف بصر، از ریختن اشك، گوژپشتی، از كثرت قیام و عبادت، شكم به پشت چسبیدگی، از روزه داری، خشكیده لبی از تضرع و نیایش و غبارآلودگی به هیئت خاشعان.

این است ترسیم جالب، از صحنه ی دلباختگان و شیفتگان خدا و باید هم چنین باشد، زیرا دلی كه آكنده از حزن باشد و جسمی كه خوف و خشیت الهی، تمام ابعادش را در بر گرفته، هرگز به خوردن و خوابیدن مایل نیست و آرامش برای او وجود ندارد. آنها عاشقانی دلداده اند كه جز جمال محبوب و صحبت معشوق، در خیالشان نمی گنجد.

[صفحه 260]


صفحه 260.